دار درفش

لغت نامه دهخدا

داردرفش. [ دَ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. از 32 تا 36هزارگزی شمال باختری کرمانشاه. بین رودخانه قره سو و رود خارک واقع و محلی است دشت، سردسیر و سکنه آن 510 تن است. آب آن از چاه تأمین میشود. محصول آنجا غلات، دیمی، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. در سه محل بفاصله 4 هزار گز واقع به داردرفش قلعه - داردرفش محمد امین میرزا و داردرفش سیدکریم مشهور و سکنه این سه بخش بترتیب 235 و 198 و 77 تن است. در سازمان بخشداری داردرفش سیدکریم جزء دهستان سنجابی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان

جمله سازی با دار درفش

💡 تا باشد خورشید درفشان ز بر چرخ بادی زبر تخت درخشان و درافشان

💡 فردوسی در داستان کاوهٔ آهنگر درفش کاویانی را چنین وصف می‌کند:

💡 * ۱۰ دقیقه پایانی این مسابقه زیر نور ورزشگاه درفشی فر برگزار شد.

💡 بیشترین بازی برنده دوبل ازآن کامبیز درفشی جوان با ۱۲ برد.

💡 سحر چون با درفش خور، زدی مشت سرش با تیغ بودی چار انگشت

💡 فهرست نام‌های برخی از اعضای سرشناس سازمان درفش کاویانی: