خیک اماز

لغت نامه دهخدا

( خیک آماز ) خیک آماز. ( اِمرکب ) استسقای زقی و آن مرکب است از خیک بمعنی مشک و آماز بمعنی آماس و کلمه خشک امار مندرج در لغت نامه ها و فرهنگها مصحف این کلمه است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( خیک آماز ) استسقای زقی و آن مرکب است از خیک بمعنی مشک و آماز بمعنی آماس و کلمه خشک امار مندرج در لغت نامه ها و فرهنگها مصحف این کلمه است.

جمله سازی با خیک اماز

ايـن مـؤ دبـانـه تـريـن تـعـبـيـرى اسـت كـه مـى تـوان درمـقـابـل قـومى لجوج و مغرور بيان كرد كه عواطف آنها به هيچوجه جريحه دار نشود، نمىگويد آنچه را شما داريد دروغ و خرافه است و حماقت، بلكه مى گويد: آنچه من آورده اماز آئين نياكان شما هدايت كننده تر است، بياييد بنگريد و مطالعه كنيد.
من جلوه شباب نديدم بعمر خويشاز ديگران حديث جوانى شنيده اماز بيژن ترقى
ميكلانژ مى گويد: ((اگر مردم مى دانستند كه براى احراز مقام استادى چه رنجها برده اماز ديدن شگفتيهاى هنرم متعجب نمى شدند.))