حجر یجذب الماء

لغت نامه دهخدا

حجر یجذب الماء. [ ح َ ج َ رُن ْ ی َ ذِ بُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) دمشقی گوید: ارسطو گفته است، سنگی است سفید که آنرا شب بر ناف بیمار استسقائی بندند و تا صبح بگذارند سپس آنرا در آفتاب نهند وقطره های آب از آن فرو ریزد تا هیچ باقی نماند و سپس دوباره بندند و این کار مکرر کنند تا بیمار مستسقی شفا یابد. ( نخبةالدهر ص 75 ). رجوع به حجرالماء شود.

جمله سازی با حجر یجذب الماء

💡 و در مورد ديگر باز چنين آمده است:(( وجعل الحسين يطلب الماء وشمريقول له واللّه لا ترده او ترد النار(263)))؛ حسين در پىتحصيل آب بوده و شمر به وى گفت به خدا سوگند وارد آب ((فرات )) نخواهى شد تاوارد عذاب شوى )).

💡 از اين آيه نكته اى كه در بعضى اخبار هست استفاده مى شود و آن اين است كه فرموده اند:(ما جرى عليه الماء فقد طهر) هر چيزى كه آب بر آن جريان يابد پاك شده است.

💡 اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: ((اذا وقعت النار فى حجازكم و جرى الماء بنجفكمفتوقعوا ظهوره؛ زمانى كه آتش در حجاز شما افتاد و آب به نجف شما جارى شد(نجف را آب گرفت يا آب به آنها رسيد) پس منتظر ظهور او (حضرت مهدى عليه السّلام )باشيد.))(430)

💡 - عن اميرالمومنين (عليه السلام ) فى جواب يهودى ساله عنمسائل: وسميت السماء سماء؛ لانها و سم الماء، يعنى معدن الماء...(1020)

💡 و به نقل بعضى فرمود: (و الله اذوق الماء و سيدى الحسينى عطشانا؛ يعنى به خداقسم لب به آب نمى زنم در حالى كه حسين (ع ) تشنه باشد.)

💡 ولدى، اذا كان يوم عاشوراء و دخلت المشرعة، اياك تشرب الماء و اءخوك الحسينعطشان ، پسرم هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد وبر شريعه آب وارد شدى،مبادا آب بياشامى در حاليكه برادرت تشنه است. (235)