یارقند

لغت نامه دهخدا

یارقند. [ ق َ ] ( اِخ ) یارکند. شهری به ترکستان چین دارای 60000 سکنه. در تاریخ مغل نام آن بدین سان آمده است: و سرحد مملکت او ( جغتای ) از یک طرف سرزمین قوم اویغور بود واز طرفی دیگر سمرقند و بخارا و شهرهای آلمالیغ و بیش بالیغ و تورفان و قره شهر و کاشغر و یارقند و ختن و... یعنی نقاطی که آنها را امروز به اسم عام ترکستان ( اعم از ترکستان غربی یا شرقی یا ترکستان افغانستان ) میخوانند جزو قلمرو او حساب میشد و مرکز او در شهر قناس از بلاد مجاور آلمالیغ بود. ( ص 220 تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ). قوم ترک اویغور... تا مقارن فتوحات چنگیز برقسمت مهم ختن و کاشغر و یارقند یعنی ترکستان شرقی حالیه حکومت داشتند رجوع به یارکند شود.

جمله سازی با یارقند

در بین قرون هفدهم، هژدهم و نوزدهم تعداد زیادی از نمایندگان مجددی در کابل، قندهار، پیشاور، دهلی، یارقند (امروز در ایالت سینکیانگ چین است) و سایر مناطق سکونت اختیار کردند؛ و کمیت زیاد علما، نویسندگان و شعرا از این خاندان به شهرت رسیدند. خاندان مجددی در زمان سلطنت سدوزائی‌ها (۱۷۴۷–۱۸۱۸) ارتباط نزدیک با خاندان شاهی داشت و تأثیرات برجسته در فرهنگ، سیاست و جامعه بجا گذاشتند. به‌طور مشخص می‌توان از بعضی شخصیت‌های معروف آن نام برد.