فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- قسمت عقب بدن موخر بدن. ۲- خلف از جهات ست مقابل پیش سو.
( اسم ) ۱- قسمت عقب بدن موخر بدن. ۲- خلف از جهات ست مقابل پیش سو.
{backward} [رمزشناسی، مهندسی مخابرات] در مورد جهت ارسال پیام و نشانک/ سیگنال و مانند آن، به طرف عقب
💡 وزآن پس سوی شهر پیغام کرد که شاه شما کارِ بس خام کرد
💡 از آن پس سوی شهر لشگر براند بجنباند رایت بنه برنشاند
💡 ازان پس سوی میمنه حمله برد عنان بارهٔ تیزتگ را سپرد
💡 بمشک ومی بشست اوّل دهان پس سوی مدحت تو کرد آهنگ لاله
💡 وزان پس سوی بصره شد رهسپار به همراه یاران خود نابکار
💡 بپیچید زان پس سوی دست راست بدانست کان روز روز بلاست