ملغز

لغت نامه دهخدا

ملغز. [ م ُ غ ِ ] ( ع ص ) چیستان گو و سخن سربسته آورنده. ( آنندراج ). آنکه چیستان گوید و سخن سربسته آرد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).و رجوع به اِلغاز شود.

جمله سازی با ملغز

پس فلک قشرست و نور روح مغز این پدیدست آن خفی زین رو ملغز
عمید نامدار راد محمود جمال گوهر بوبکر ملغز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طولانی
طولانی
افراهیم
افراهیم
اسرار کردن
اسرار کردن
پوزیشن
پوزیشن