خر خر کردن

لغت نامه دهخدا

خرخر کردن. [ خ ُ خ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بَخِست کردن. غطیط و آواز خرخر از بینی و خیشوم بوقت خواب برآمدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بخست کردن غطیط و او از خرخر از بینی و خیشوم بوقت خواب بر آمدن.

جمله سازی با خر خر کردن

یار منی زود فرو جه ز خر خر بفروش و برهان بی‌درنگ
سر درون کرد و به هرسو نگریست تا بداند به یقین خر خر کیست
کنون با شیخ خود کردی تو ای خر خری را کز خری هست از تو خرتر
نالهٔ خر بشنوی رحم آیدت پس ندانی خر خری فرمایدت