انتقام مجاز

انتقام مجاز به معنای بهره‌گیری از حس طبیعی انتقام‌جویی انسان است، ولی در چارچوب احکام شرعی و با رعایت حدود الهی جایز شمرده می‌شود و تنها در شرایطی که پیامدی برای دیگران نداشته باشد روا است. در این نوع انتقام، فرد ستمدیده میان گرفتن حق خود از ظالم یا گذشت و عفو او مخیّر است و اسلام هر دو مسیر را مجاز دانسته است، چنان‌که در قرآن آمده است: «و لمَن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل». موارد مباح انتقام شامل رویارویی با استهزا کنندگان، مقابله به مثل در مورد جراحت یا قتل، و حتی مثله کردن در شرایط خاص تاریخی مانند حادثه احد است، به شرطی که به اندازه ظلم صورت گرفته باشد و موجب فساد و تجاوز نشود. قرآن مجید در آیات مختلف مانند «العین بالعین و الانف بالانف و الاُذن بالاذن» مجوز مقابله متناسب با ظلم را به مؤمنان داده و نشان می‌دهد که انتقام باید متناسب با شدت عمل ظالم باشد و نه بیشتر. انتقام مجاز دارای شرایط و ضوابط مشخصی است که از مهم‌ترین آن‌ها رعایت اعتدال و عدم تجاوز به حدود الهی است، زیرا هرگونه افراط در انتقام موجب تبدیل شدن فرد به ظالم شده و مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. در مواردی که فرد ستمدیده به تنهایی قادر به گرفتن حق خود نیست، استمداد از دیگران یا از قوانین و مراجع رسمی مجاز است تا عدالت به نحو صحیح و بدون ایجاد هرج و مرج اجرا شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] انتقام گرفتن یک حس خدادادی است.لیکن بهره وری از این حس خدادادی به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن دارای احکام و وجوه گوناگونی است.در اینجا در مورد انتقام مجاز بحث خواهیم کرد.
اگر ستم و تجاوز متوجه شخص انسان شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در این گونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او مخیّر است:«وجَزؤُا سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها فَمَن عَفا واَصلَحَ فَاَجرُهُ عَلَی اللّهِ... و لَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُلمِهِ فَاُولئِکَ ما عَلَیهِم مِن سَبیل» البته گرفتن انتقام از بدی کننده به طور مطلق و در همه موارد روا نیست، بلکه در مواردی جایز است که اسلام آن را روا دانسته باشد.
موارد مباح انتقام
از جمله موارد مباح عبارت است از انتقام گرفتن از استهزا کنندگان و رویارویی با آنان:«اِن تَسخَروا مِنّا فَاِنّا نَسخَرُ مِنکُم کَما تَسخَرون» برخی مفسران گفته اند: استهزا هرچند در ابتدا امری قبیح است؛ اما به عنوان مقابله به مثل و مجازات، به ویژه آن جا که فایده ای عقلایی بر آن مترتب باشد جایز است و نیز اگر فردی انسانی را بکشد یا جراحتی بر او وارد کند انتقام گرفتن از او جایز خواهد بود:«اَنَّ النَّفسَ بِالنَّفسِ... والجُروح قِصاص» و نیز در موردی که فردی شخصی را مُثله کند ( گوش، چشم و بینی او را قطع کند) چه فرد مثله شده زنده باشد یا مرده:«و اِن عاقَبتُم فَعاقِبوا بِمِثلِ ما عوقِبتُم» آیه فوق درباره مثله شدن شهیدان احد به دست مشرکان قریش و تصمیم مسلمانان بر انتقام گرفتن و مثله کردن مردگان و بلکه زنده های آنان نازل شده و به مسلمانان سفارش کرد که در صورت اقدام به انتقام تن ها در حدّ عمل مشرکان با آنان مقابله کنند؛ همچنین جواز انتقام در این مورد از آیه ۴۵ سوره مائده نیز قابل استفاده است:«العَینُ بِالعَینِ وَالاَنفُ بِالاَنفِ وَالاُذُنِ بِالاُذُنِ»
شرایط انتقام
لیکن انتقام پسندیده و لازم و انتقام مجاز شرایطی دارد؛ از جمله:۱. رعایت اعتدال و حدود الهی؛ به این معنا که انتقام باید به اندازه بدی و ظلمی باشد که به انسان شده است:«و جَزؤُا سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها... اِنَّهُ لا یُحِبُّ الظّلِمین» جمله «اِنَّهُ لا یُحِبُّ الظّلِمین» اشاره به این دارد که اگر فرد در گرفتن انتقام از حدّ اعتدال تجاوز کند ظالم شمرده شده و مورد خشم خداوند قرار خواهد گرفت بنابراین، در انتقام گرفتن نباید مرتکب فساد و کار حرام شد. ۲. استمداد از دیگران و قانون در برخی موارد؛ از جمله قصاص؛ لازم است فرد ستمدیده برای گرفتن حق خویش از دیگران و از قانون استمداد کند.قرآن در آیه ۴۱ سوره شوری به مسئله یاری طلبیدن از دیگران اشاره کرده و می گوید:«ولَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُلمِهِ فَاُولئِکَ ما عَلَیهِم مِن سَبیل» یاری گرفتن از دیگران هم شامل مؤمنان و هم قانون است و حکمت این امر نیز آن است که در برخی موارد فرد به تنهایی قادر به گرفتن انتقام خویش نیست یا اگر خود به طور یک جانبه اقدام به انتقام کند موجب هرج و مرج شده و پیامدهای ناگواری برای خود و جامعه خواهد داشت.