لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
تعبیر خواب
درباره لغت یاب
اجاق کور
تصویر معنی اجاق کور
لغت نامه دهخدا
اجاق کور. [ اُ ] ( ص مرکب ) که فرزند ندارد. بلاعقب. بی خَلف. عقیم. توسعاً، عاقر.
فرهنگ معین
[ تر - فا. ] (ص مر. ) (عا. ) کسی که نمی تواند فرزند داشته باشد، نازا، عقیم.
فرهنگ عمید
کسی که بچه دار نمی شود، بی فرزند.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه فرزند ندارد. بلاعقب بی خلف. ۲ - ( توسعا ) نازا عقیم.
ویکی واژه
(عا.)
کسی که نمیتواند فرزند داشته باشد، نازا، عقیم.
جمله سازی با اجاق کور
الهی خاطرش مسرور بادا اجاق دشمنانش کور بادا
گزارش محتوای نامناسب
فال عشقی
فال تاروت
فال تک نیت
فال آرزو