انظلام
فرهنگ عمید
۲. تحمل کردن.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با انظلام
و اما ضیم؛ و آن تکلیف تحمل ظلم بود غیری را بر وجه انتقام، هم قبح او به قبح ظلم و انظلام که گفته آمده است معلوم شود، و عاقل باید که بر انتقام اقدام ننماید تا داند که به ضرری بزرگتر عاید نخواهد شد، و آن بعد از مشاورت عقل و تدبر رای بود و حصول این حال بعد از حصول فضیلت حلم تواند بود.
و عدالت آن است كه حق هر قوه اى را به او بدهى و هر قوه اى را در جاى خودش مصرفكنى كه دو طرف افراط و تفريط عدالت عبارت ميشود از ظلم و انظلام، از ستمگرى و ستمكشى.