تال و مال

ضد و خصم و حاسد تو باد دایم مار و مور / مال و ملک دشمن تو باد دایم تال و مال

شعر بیانگر احساس تنفر و آرزوی شکست برای دشمنان و حاسدان است. در خط اول، شاعر دشمنان را به مار و مور تشبیه می‌کند، نماد خطر و مزاحمت. در خط دوم، او خواستار این است که دارایی‌های دشمنان همیشه در هم ریخته و بی‌نظم باشد. به طور کلی، این شعر نشان‌دهنده‌ی آرزوی شاعر برای ناکامی دشمنان و حاسدان است و حس بی‌اعتمادی و تنفر را به تصویر می‌کشد.

لغت نامه دهخدا

تال و مال. [ل ُ ] ( ص مرکب، از اتباع ) از اتباع است. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). تار و مار. ( فرهنگ خطی کتابخانه دهخدا )( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ). مبدل تار و مار. ( حاشیه برهان چ معین ج 1 ص 462 ). ریزه ریزه. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). ریز ریز. ( شرفنامه منیری ). تال مال. || از هم ریخته و پاشیده. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || زیر و زبر. ( فرهنگ جهانگیری ). || متفرق. ( برهان ) ( فرهنگ خطی کتابخانه دهخدا ) ( شرفنامه منیری ) ( ناظم الاطباء ). پریشان. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ خطی کتابخانه دهخدا )

فرهنگ عمید

= تار۳: تهمتن به زاولستان است و زال / شود کار ایران همه تال ومال (فردوسی: ۳/۱۴۳ ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) متفرق تار و مار.

جملاتی از کلمه تال و مال

شد از بی‌شبانی رمه تال و مال همه دشت تن بود بی‌دست و یال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم