جانفشانی

جانفشانی به معنای فداکاری و از خودگذشتگی است. این واژه به ویژه در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که فرد یا افرادی برای دستیابی به هدفی بزرگ، جان خود را به خطر می‌اندازند یا از آن می‌گذرند. به عبارت دیگر، جانفشانی به معنای تلاش بی‌وقفه و صرف عمر در راه هدفی ارزشمند، حتی به قیمت از دست دادن جان است. مفاهیم و معانی مرتبط با جانفشانی عبارتند از: از خودگذشتگی در راستای هدفی بزرگ. کنار گذاشتن منافع شخصی برای دستیابی به هدفی بالاتر. بخشش و گذشت از آنچه برای فرد ارزشمند است. جان باختن در راه عقیده یا هدفی ارزشمند. در فرهنگ اسلامی و ایرانی، جانفشانی دارای جایگاه ویژه‌ای است و به عنوان عملی مقدس و ارزشمند شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

جانفشانی. [ ف َ / ف ِ ] ( حامص مرکب ) زحمت سخت. کوشش بسیار. عمر را در خدمت دیگری صرف کردن. ( ناظم الاطباء ). صفت جانفشان. فدا کردن جان در... فداکاری. عمل آنکه جان را بر سر کاری یا در راه کسی فدا کند:
با او ز خوشی و مهربانی
کردی همه روزه جانفشانی.نظامی.

فرهنگ معین

(فَ یا فِ ) (حامص. ) جان فدا کردن.

فرهنگ عمید

فداکاری در راه کسی.

فرهنگ فارسی

۱- عمل جان فشاندن فدا کردن جان. ۲- زحمت سخت کوشش بسیار.

ویکی واژه

جان فدا کردن.

جمله سازی با جانفشانی

ای صبا گر جانفشانیت آرزوست بر سر آن ستبل گلبو برو
جوانان چرا پیش پیکان و تیغ نمایند از جانفشانی دریغ
به آتش با مزاج جانفشانی نسازد طبع آب زندگانی