یافث

یافث

یافث، یکی از پسران نوح، در تاریخ و روایت‌های مذهبی به عنوان شخصیتی مهم و تأثیرگذار شناخته می‌شود. او به عنوان نماینده‌ای از نسل‌ها و قوم‌های مختلف در نظر گرفته می‌شود که از او نشأت گرفته‌اند. از نظر تاریخی، او به طور خاص با اقوام اروپایی و آسیایی مرتبط است و در این راستا، برخی محققان بر این باورند که یافث نماد گسترش فرهنگ و تمدن در این نواحی بوده است. جایگاه آن در داستان طوفان نوح نیز به عنوان یک نماد از بقای انسانیت و ادامه نسل‌ها مطرح می‌شود. به این ترتیب، یافث نه تنها یک شخصیت تاریخی، بلکه تجسمی از امید و استمرار زندگی در پس از بحران‌های بزرگ به شمار می‌آید. همچنین، برخی تفسیرها نشان می‌دهند که او با ویژگی‌هایی مانند شجاعت و رهبری شناخته می‌شود، که در نتیجه، او به عنوان الگو و سرمشق برای نسل‌های آینده عمل کرده است. در مجموع، یافث نمادی از تنوع انسانی و پیوند میان اقوام مختلف است و نقش او در تاریخ به گونه‌ای است که می‌توان آن را به عنوان نقطه عطفی در فهم ارتباطات انسانی و فرهنگی در نظر گرفت.

لغت نامه دهخدا

یافث. [ ف ِ ] ( اِخ ) به لاتینی ژافت. سومین پسر نوح پس از سام و حام او پدر اقوام مختلف هند و جرمن است. ( توریة ). نام یکی از پسران نوح که جد بزرگوار یأجوج و مأجوج و ترک و صقالبه [ اسلاویان ] میباشد، انتظار خیری از اینان نباید داشت. ( الانساب سمعانی ). حمداﷲمستوفی در نزهة القلوب آرد: و اهل عرب گویند که نوح پیغمبر ( ع ) ربع مسکون را بر درازی به سه بهره کرد بخش جنوبی حام را داد و آن زمین سیاهان است و بخش شمالی یافث را داد و آن زمین سفیدان و سرخ چهرگان است و بخش میانی را به سام داد و آن زمین اسمران است. ( ص 19 ). کلمه ای است عجمی و آن را یافث هم آرند و بعضی مفسران یَفَث حکایت کرده اند و او به روایتی پسر نوح ( ع )و پدر ترکان و یأجوج و مأجوج است که به زعم نسب شناسان برادران بنی سام و حام اند. ( از تاج العروس ). صاحب مجمل التواریخ والقصص ذیل عنوان «نسب ترکان » آرد: چون نوح ( ع ) زمین بر پسران قسمت کرد بدان وقت که طوفان بنشست، از آن روی جیحون جمله به یافث داد چنانکه زمین عرب و عراقین و یمن و آن حدود به سام داده بود و مصر و یونان و قبط و نبط و بربر و هندوان و زنگبار به حام. و مردمان این زمین ها را نژاد بدیشان کشد و مابه حدیث یافث باز شویم. روایت چنان است که یافث [ چون ] بخواست رفتن از پیش پدر، گفت ای پیغامبر خدای، آن کشور که مرا دادی آب کمتر باشد و خراب است مرا دعائی آموز که چون به باران حاجت آید خدای تعالی را بدان نام بخوانیم و ما را اجابت افتد، نوح ( ع ) دعا کردو خدای عزوجل، نام بزرگ، او را الهام داد. نوح پسر را بیاموخت. یافث آن را بر سنگ نقش کرد و چون تعویذ از گردن بیاویخت و برفت و به هر وقت که خدای را بدان نام بخواندی بهر حاجتی [ برف یا باران بیامدی و بازچون خدای را بدان نام بخواندی برف و باران ] بایستاد [ ی ] و او را هفت پسر بود نام ایشان اول چین، دوم ترک، سیم خزر، چهارم منبل، پنجم روس، ششم میسک پدر یأجوج و مأجوج، هفتم کماری [ از ] این همه فرزندان عقب و نسل بماند و هر یکی را گفتار و زبان از گونه ای بود. ( مجمل التواریخ والقصص ص 97 ). و رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 33 و 262 و اخبار الحکماء ص 11 و عیون الاخبار ج 2 ص 90 و عقد الفرید ج 3 ص 258 و قاموس کتاب مقدس و تاریخ گزیده و دمشقی ص 25 و 246 و حبیب السیر جزء 1 ج 3 ص 3 و مجمل التواریخ والقصص ص 97 و 106 و تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری ص 77 و 131 و التفهیم ص 195 شود.

فرهنگ فارسی

پسردوم نوح است که عقیده دارند نژادهائی که در سواحل اروپا و آسیای صغیر و جزایر دریای مدیترانه سکونت کردند و از آنجا به سایر اقالیم زمین رفتهاند از وی بوجود آمده است.

دانشنامه آزاد فارسی

یافِث (Japheth)
تابلوی سام، حام و یافث، اثر جیمز تیسو (1902)
در عهد عتیق، پسر سوم نوحکه با دو برادرش سامو حامنیاکان انسان به شمار می روند. یافث پیش از طوفان نوح ازدواج کرد و با همسرش در کشتی نوح نجات یافت و سپس صاحب هفت پسر شد.

جملاتی از کلمه یافث

رفته و کرده شکار اولاد یافث را بقهر خود چنین باید که باشد چون تو شیری را شکار
بود یافث آباد فرخ نهاد که کلدانی آبت نمودش یاد
شده اندر صمیم بقعهٔ سام آل یافث ز تیغ تو مقبور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم