مهرپرست

لغت نامه دهخدا

مهرپرست. [ م ِ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) پرستنده مهر:
چون دعا کرد ماه مهرپرست
شاه را داد بوسه ای بر دست.نظامی.

فرهنگ فارسی

پرستنده مهر

ویکی واژه

مهر+پرست
پرستنده ٔ مهر.

جمله سازی با مهرپرست

پس از ظهور زرتشت به دلایلی مانند مقابله با نمادهای مهرپرستی، ترویج یگانه‌پرستی، لزوم یکجانشینی و توسعهٔ تمدن، با قربانی کردن گاو به شدت مقابله می‌شود و حراست و حمایت از گاو مورد توجه خاص زرتشت قرار می‌گیرد.
در زمان اشکانیان مهرپرستی به غرب رخنه می‌کند. مهرپرستی و آیین‌های آن با روحیهٔ جنگجویی اشکانیان سازگار بوده است. بنا به روایت مغی به نام اوستانس برای نخستین بار مهرپرستی را به غرب ایران می‌برد و در آنجا رواج می‌دهد. پس از آن کاهنان همسایگان غربی ایران، آیین‌های میتراگان، مانند قربانی کردن برای میترا را اجرا می‌کنند.
برخی از پژوهشگران بر این باورند که آتشکدهٔ آذرخش در آغاز یکی از نیایشگاه‌های مهرپرستان آریایی بوده که در روزگار ساسانیان به آتشکده دگرگون شده‌است.
باور بر این است که نام کیش ایزدی ریشه در واژه فارسی ایزد دارد. عناصری همچون ستایش خورشید و آتش در این آیین نشانه‌هایی از باورهای باستانی ایرانیان، مهرپرستی و دین زرتشت دارد.
در مناطق آسیای صغیر تا حدی رسوم سامی، یهودی، بابلی، لیدی و… به آیین ناهید اضافه شده بود؛ چنان‌که آیین مزبور دیگر آن آیین اصلی قابل شناسایی نبود؛ همانند آنچه برای آیین مهرپرستی رخ داده‌بود.