لوت باره

فرهنگ معین

(رِ ) (ص مر. ) پرخور، حریص.

ویکی واژه

پرخور، حری

جمله سازی با لوت باره

در اول منزلت این عشق با این لوت ضدانند اگر این عشق باره ستی چرا او لوت باره ستی
نشسته ز اقتضای طالع سعد به خلوت بارهی چون سعد و اسما