عکاس

به فردی که عکس می‌گیرد، عکاس گفته می‌شود. عکاس حرفه‌ای به عنوان شغل خود به عکاسی می‌پردازد و ممکن است برای روزنامه‌ها و مجلات عکس‌برداری کند یا عکس‌هایش را برای مقاصد تبلیغاتی و هنری به فروش برساند. در مقابل، غیرحرفه‌ای به خاطر علاقه و لذت شخصی به این کار روی می‌آورد. آن ها بر اساس نوع عکس‌هایی که می‌گیرند، به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند، از جمله عکاس پرتره، طبیعت، خبری، عروسی، ورزشی، کودک، تبلیغاتی، تجاری و اروتیک. وظیفه وی در این حرفه، به کارگیری خلاقیت و مهارت در استفاده از امکانات دوربین است. یک فرد موفق باید هر دو این وظایف را به خوبی انجام دهد.

لغت نامه دهخدا

عکاس. [ ع ِ ] ( ع مص ) ناصیه یکدیگر را گرفتن. || قلب کردن و معکوس کردن سخن. ( از اقرب الموارد ). معاکسة. و رجوع به معاکسة شود.
عکاس. [ ع ِ ] ( ع اِ ) رسن که بدان دست شتر با مهار بندند تا رام گردد. ( منتهی الارب ). عکاس البعیر؛ ریسمانی است که در «خطم » شتر تا «رسغ» دست او بندند تا رام گردد. ( از اقرب الموارد ). در مثل گویند «دون هذا الامرعکاس و مکاس »یعنی سوای این کار موی پیشانی یکدیگر گرفتن است، یاآن از اتباع است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
عکاس. [ ع َک ْ کا ] ( اِ ع، ص، اِ ) کسی که عکاسی میکند و عکس می اندازد. ( ناظم الاطباء ). آنکه شغلش عکس برداری است. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عکس شود.

فرهنگ معین

(عَ کّ ) [ ع. ] (اِ. ص. ) آن که شغلش عکس برداری است.

فرهنگ عمید

کسی که عکس برمی دارد، آن که پیشه اش عکاسی است.

فرهنگ فارسی

کسی که عکس برمیدارد، آنکه پیشه اش عکاسی است
( صفت اسم ) آنکه شغلش عکس برداری است.
رسن که بدان دست شتر با مهار بندند تا رام گردد عکاس البعیر ریسمانی است که در خطم شتر تا رسغ دست او بندند تا رام گردد

دانشنامه عمومی

عکاس (فیلم). «عکاس» ( انگلیسی: Photographer ( film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.

ویکی واژه

آنکه کارش گرفتن عکس است یا عمل و شغل عکاسی انجام می‌دهد و در عکاسخانه کار می‌کند. عکس‌برداری.

جملاتی از کلمه عکاس

چهار شرط بود شرط انعکاس صور سزای ناظر مرآت در بر دانا
عکاس چو دید نقش دیدار تو را و آن جلوه قد و طرز رفتار تو را
جمله ره حیران و مست او زین عجب ز انعکاس روزی و راه طلب