آمین

آمین یک واژه عربی و عبری به معنای بپذیر یا اجابت کن می‌باشد، که در زبان‌های مختلف، در دعاها و عبادات به عنوان تأیید و پذیرش گفته می‌شود.

در بسیاری از دعاها، پس از بیان خواسته‌ها یا دعاها، افراد می‌گویند آمین تا نشان دهند که به آن دعا ایمان دارند و خواهان تحقق آن هستند. همچنین در مکالمات عمومی نیز ممکن است از آمین به عنوان تأیید یک سخن یا درخواست استفاده شود.

در کل، آمین به عنوان یک کلمه‌ای برای تأکید بر دعا و خواسته‌های معنوی استفاده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

( آمین ) آمین. [ آم ْ می / آ می ] ( ع صوت ) ( ازآمُن، نام خدای مصریان ) برآور! بپذیر! چنین باد! مستجاب کن ! استجابت، اجابت فرما! قبول کن دعای مرا! درگیر فرمای ! باجابت مقرون باد! تراج 

فرهنگ معین

( آمین ) [ ع. ] (شب جم. ) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
( اَ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - امانتدار، معتمد. ۲ - وکیل، مباشر. ۳ - مدیر. ۴ - مرشد، مرد کامل.

فرهنگ عمید

( آمین ) اجابت کن، بپذیر، چنین باد. &delta، معمولاً بعد از دعا می گویند.
۱. امانت دار.
۲. کسی که مردم به او اعتماد کنند، طرف اعتماد.
۳. درستکار.

فرهنگ فارسی

( آمین ) کلمه ایست که پس از دعا گویند بمعنی بر آور. بپذیر. اجابت کن.
قصد کنندگان
اسم فعل به معنی(اجابت کن )(بپذیر )یا(چنین باد )، کلمهای است که بعدازدعامیگویند، امانتدار، طرف اعتماد، درستکار، کسی که
( صفت ) ۱ - امانت دار زنهاردار. ۲ - کسی که بتوان باو اعتماد کرد طرف اعتماد معتمداستوار ثقه درستکار. ۳- وکیل مباشر. ۴ - مدیر. ۵ - مرشد مرد کامل. جمع: امنائ. یا امین تذکره. مائ مور صدور تذکره (گذرنامه ) (قاجاریان ) جمع امنای تذکره. یا امین حضرت. ( اسم ) جبرئیل. یا امین مخزن افلاک. ۱ - ( اسم ) جبرئیل. ۲ - مرد کامل ولی مرشد. یا امین معادن. (ادا ) منصبی در وزارت معارف عهد قاجاریه که پس از وزیر قرار داشت. یا امین وحی.( اسم ) جبرئیل.
ده از بخش قاین شهرستان بیرجند

فرهنگ اسم ها

اسم: آمین (پسر، دختر) (عربی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: āmin) (فارسی: آمين) (انگلیسی: amin)
معنی: برآور، بپذیر، اجابت کن، از نام های خداوند، از نامهای خداوند جل شأنه، [معمولاً پس از دعا بر زبان می آورند]، ( در عبری ) محکم، امین، حقیقی، قبول کن، چنین باشد

دانشنامه آزاد فارسی

آمین (amen)
از واژگان ایجابی عبری و عربی به معنی «چنین باد» یا «ایدون باد» که معمولاً در پایان دعاها یا نیایش های یهودی، مسیحی و اسلامی برای اجابت و پذیرش به کار می رود.
آمین (شیمی). آمین (شیمی)(amine)
هر عضو از دسته ای از ترکیب های آلی شیمیایی، که در آن یک یا چند اتم هیدروژن آمونیاک (NH۳) با گروه های دیگر اتم ها جایگزین شده باشد. متیل آمین ها بوی نامطبوع آمونیاک دارند و در ماهی گندیده ایجاد می شوند. در دمای متعارف همۀ آن ها به شکل گازند. آنیلین ازجمله ترکیب های آمین۲ آروماتیک است و در رنگ سازی کاربرد دارد.
اَمین (لقب پیامبر اسلام)
رجوع شود به:محمد (ص) (مکه ۵۳پیش از هجرت ـ مدینه ۱۱ق)

جملاتی از کلمه آمین

از این سه دارو، گایافنزین سبب کاهش چسبندگی خلط و آسان شدن خروج آن می‌شود، کلرفنیرآمین با اثرهای آنتی هیستامینی خود تأثیر می‌گذارد و سودوافدرین به عنوان یک داروی آدرنرژیک و با اثرات سمپاتیک خود، به صورت یک ترکیب ضداحتقان عمل می‌کند. بدین ترتیب اکسپکتورانت در نهایت سبب تسکین سرفه‌های خشک و همچنین نرم‌شدن مخاط شش و تخلیه خلط می‌گردد.
آبماسیکلیب را طی فرایندی چهار مرحله‌ای می‌توان ساخت که با واکنش سوزوکی شروع می‌شود و سپس با واکنش بوشوالد–هارت‌ویگ ادامه می‌یابد و در پایان، آمین‌دار کردن کاهشی با استفاده از واکنش لوکارت صورت می‌پذیرد.
افزودن یک گروه نیتروسو به یک اتم گوگرد یک اسید آمینه باقی مانده از یک پروتئین به اس-نیتروسیلاسیون معروف است. این یک فرایند برگشت‌پذیر است و قالب اصلی پیرایش پسارونویسی پروتئین‌ها است.
، چنین واکنش‌دهنده‌ای است. نیتریل‌ها را تحت واکنش جانشینی هسته‌دوستی آلکیل‌هالیدها و یون سیانید می‌توان تهیه کرد، که با کاهش آن‌ها آمین‌های مربوط تشکیل می‌شوند. فرایند کلی منجر به آمین نوع اول می‌شود که از آلکیل هالید اولیه یک کربن بیشتر دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم