ایدی

ایدی

در زبان عربی، جمع کلمه «ید» به صورت «ایدی» بیان می‌شود. این جمع به معنای دستان یا دست‌ها است، یعنی اشاره به بیش از یک دست دارد. ساختار جمع ید کمی غیرمعمول و خاص است، چرا که برخلاف جمع معمولی که با افزودن پسوندها ساخته می‌شود، این جمع با تغییر در ریشه کلمه صورت می‌گیرد که در زبان عربی به آن جمع مکسر گفته می‌شود. بنابراین، ایدی به معنای چند دست یا دستان است.

در زبان فارسی معاصر، واژه ایدی به ندرت استفاده می‌شود و جای خود را به دست‌ها یا دستان داده است. اما در متون کلاسیک، ادبیات فارسی قدیمی و متون دینی مانند قرآن و احادیث، این واژه به صورت مستقیم یا به شکل‌های مشتق شده دیده می‌شود. در این متون، ایدی به صورت نمادین یا واقعی به دستان انسان‌ها اشاره دارد و می‌تواند بار معنایی گسترده‌ای از جمله قدرت، عمل، کمک و یا حتی مجازات داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

ایدی. [ اَ] ( ع اِ ) ج ِ ید. ( دهار ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ ] ( حرف ربط ) کلمه رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از جهانگیری ). کلمه رابطه به معنی نیز. ( ناظم الاطباء ).
ایدی. [ اَ دا ] ( ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ ید، دست ها، دستان.

فرهنگ عمید

= یَد

فرهنگ فارسی

دستها، جمع ید
( اسم ) جمع ید دستها دستان.
ما ایدی فلانه. چه درستکار است او

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَیْدِیَ: دستهای (در عباراتی نظیر"کَفَّ أَیْدِیَ ﭐلنَّاسِ عَنکُمْ " در اصل أیدین بوده که چون مضاف واقع شده، نون آن حذف شده است)
ریشه کلمه:
یدی (۱۲۰ بار)
دست.. اگر دستت را برای کشتی من باز کنی من دستم را برای کشتن تو باز نخواهم کرد. «ید» در اصل «یدی» با یاء است جمع آن در قرآن ایدی است. ید به طور استعاره در چند معنی به کار می‏رود از جمله: 1- نعمت. «یدیت الیه» نعمتی به او رساندم جمع آن در این معنی ایادی است در صحیفه سجادیه دعای 37 آمده: «جَزاءً لِلصُّغْری مِنْ أَیادیکَ» یعنی جزائی برای کوچکترین نعمتهایت. 2- حیازت و ملک مثل. یا عفو کند آنکه عقده نکاح در اختیار و تسلط او است. رجوع شود به «عقد».. اختیار در قدرت و سلطه تو است تو بر هر چیز توانائی. 3- ید مغلوله کنایه است از امساک و بخل چنانکه ید مبسوطه به عکس آن است. یهود گفتند: دستان خدا بسته است دستهایشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بکله هر دو دست خدا باز است هر طور بخواهد انفاق کند رجوع شود به «غل». 4- مباشرت.. چه چیز مانع شد از اینکه سجده کنی به آنکه با دست خود آفریدم یعنی مباشر خلقت او خودم بودم و شاید مراد قوت و قدرت باشد. 5- نیرو.. یعنی صاحبان نیرو و بصیرت بودند. در طاعت و بندگی خدا نیرومند و با بصیرت بودند اینک به چند آیه توجه کنیم: *. از لفظ «بَیْنَ یَدَیْهِ» و نظیر آن در پیش بودن. حاضر بودن و نزدیک بودن استفاده می‏شود چنانکه در «بین» گفته‏ایم یعنی او کسی است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش مژده می‏فرستد. *. در این آیه دست حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» به دست خدا تشبیه شده و در جای آن قرار گرفته است و روشن می‏شود که در موقع بیعت آن حضرت دستش را باز و بالا نگاه می‏داشته و بیعت کنندگان دست خود را از پائین به کف دست آن بزرگوار می‏رسانده‏اند تا یداللَّه فوق ایدیهم مصداق پیدا نماید. *. گفته‏اند مراد از «ید» قوه و نیرو است یعنی تا جزیه را از روی قدرت و سلطه‏ای که بر آنها دارید بدهند و اگر مراد دست باشد ظاهراً معنی آن باشد که از دستشان به دست شما برسد در جوامع الجامع فرموده: «حتی یُعْطُوها عَنْ یَدٍ اِلی یَدٍ» یعنی نقداً و بدون واسطه بدهند در المیزان آمده: «مُتَجاوِزَةٍ عَنْ یَدِهِمْ اِلی یَدِکُمْ». * حد ید از سرانگشتان است تا شانه و غیر آن با قرینه فهمیده می‏شود مثل. که به قرینه «اِلَی الْمَرافِقِ» معلوم می‏شود مراد از «اَیْدِیَکُمْ» تا آرنج است و مثل. که به وسیله روایات معلوم می‏شود مراد از ایدی چهار انگشت است که از دزد بریده می‏شود. و مثل. که مراد از «ید» تیمم از مچ تا سرانگشتان است.

ویکی واژه

جِ ید؛ دست‌ها، دستان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال قهوه فال قهوه