انرژی

انرژی

در فیزیک، انرژی که از واژه یونانی ἐνεργός به معنای فعالیت یا عملیات گرفته شده است، به عنوان خاصیتی کمیتی شناخته می‌شود که به شکل انجام کار، حرارت یا نور در یک شیء یا سیستم فیزیکی نمایان می‌شود. در واقع یک کمیت بنیادی است که برای توصیف وضعیت یک ذره، شیء یا سیستم به کار می‌رود. در منابع معتبر فیزیک، انرژی به عنوان توانایی انجام کار تعریف می‌شود. در سیستم استاندارد بین‌المللی واحدها، واحد انرژی ژول است که معادل مقدار کاری است که نیروی ۱ نیوتون در جابجا کردن یک جسم به میزان یک متر انجام می‌دهد. تا کنون انواع مختلفی از انرژی شناسایی شده‌اند که بر اساس نحوه آزادسازی و تأثیرگذاری‌شان به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. از جمله این دسته‌ها می‌توان به جنبشی، پتانسیل، گرانشی، الکتریکی، مغناطیسی، گرمایی، شیمیایی، هسته‌ای و نورانی اشاره کرد.

لغت نامه دهخدا

انرژی. [ اِ ن ِ ] ( فرانسوی، اِ ) نیرو. قوه. قدرت. ( فرهنگ فارسی معین ). کارمایه. ( یادداشت مؤلف ). مفهوم انرژی یکی از اساسی ترین مفاهیم فیزیکی است ولی تعریف ساده و در عین حال دقیق آن دشوار است، معمولاً انرژی را توانایی یا قابلیت انجام دادن کار تعریف می کنند. مثلاً اسب انرژی دارد، زیرا میتواند باری را بکشد،فنر کوک شده ساعت دارای انرژی است، زیرا میتواند عقربه ها را حرکت دهد. خازنی که بار برقی دارد در ضمن تخلیه کار میکند و بنابراین انرژی دارد. اغلب انرژی را با نیرو ( عامل تغییر حرکت جسم ) و قدرت ( کاری که درواحد زمان انجام میگیرد ) اشتباه میکنند. انرژی از جنس کار است و با آحاد کار اندازه گیری میشود. هرگاه کاری بر جسمی انجام گیرد معادل آن کار بر انرژی افزوده میشود و اگر جسمی کاری انجام دهد معادل آن کار از انرژی جسم کاسته میشود. ( از دایرة المعارف فارسی ).
- باانرژی؛ باقوت. نیرومند. ( از یادداشتهای لغت نامه ).
- بی انرژی؛ بی قوت. ناتوان. ( از یادداشتهای لغت نامه ).

فرهنگ معین

(اِ نِ ) [ فر. ] (اِ. ) نیرو، قدرت، توانایی انجام کار، کارمایه (فره ).،~ اتمی نوعی انرژی که در واکنش های هسته ای آزاد می شود، انرژی هسته ای.،~ خورشیدی انرژی تابشی پرتوهای خورشید.،~ پتانسیل انرژی که اجسام بر اثر قرار گرفتن در وضع خاصی دارا می شوند.

فرهنگ عمید

۱. نیرو،کارمایه.
۲. هریک از منابع نیرو مانند، نفت، زغال سنگ، خورشید، و مانند این ها.

فرهنگ فارسی

نیرو، قوه، قدرت، توانایی، پرکاری، استعدادکاروکوشش
( اسم ) نیرو قوه قدرت.

فرهنگستان زبان و ادب

{energy} [فیزیک] توانایی انجام کار متـ. کارمایه

دانشنامه عمومی

در فیزیک، انرژی ( به فرانسوی: Énergie ) ( از واژه یونانی ἐνεργός، به معنی فعالیت، عملیات ) یا کارمایه، خاصیت کمیتی است که به شکل انجام کار یا حرارت یا نور در یک شیء یا سامانه فیزیکی دیده می شود. انرژی، کمیتی بنیادین است که برای توصیف وضعیت یک ذره، شیء یا سامانه به آن نسبت داده می شود. در کتاب های مرجع فیزیک انرژی را به صورت توانایی انجام کار تعریف می کنند. در سیستم استاندارد بین المللی واحدها واحد انرژی ژول است که برابر است با مقدار کاری که نیروی ۱ نیوتون در جابجا کردن یک جسم به مقدار یک متر انجام می دهد. ِ تا به امروز گونه های متفاوتی از انرژی شناخته شده که با توجه به نحوهٔ آزادسازی و اثرگذاری به دسته های متفاوتی طبقه بندی می شوند که از آن ها می توان انرژی جنبشی، انرژی پتانسیل ( گرانشی، الکتریکی، مغناطیسی )، انرژی گرمایی، انرژی شیمیایی، انرژی هسته ای و انرژی نورانی را نام برد. در علم فیزیک انرژی را به دو بخش تفسیم می کنند:
• اکسرژی ( بخش مفید انرژی )
• انرژی ( بخش قابل تبدیل انرژی ( انرژی در واقع به نوعی از انرژی تبدیل می شود که در آن شرایط برای ما ممکن است مفید یا غیر مفید باشد ) ).
عامل، حامل و منبع همه گونه انرژی هایی که بشر از آن استفاده می کند ( انرژی مواد فسیل، انرژی آبی و غیره ) خورشید است، به جز انرژی هسته ای.
طبق نظریهٔ نسبیت مجموع «جرم و انرژی» پایدار و تغییرناپذیر است ( و آن را قانون پایستگی انرژی می نامند )؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمی شود. بر طبق تئوری نور بقای جرم و انرژی پیامدی از این اصل است که قوانین فیزیکی در طول زمان بدون تغییر باقی می مانند. انرژی هر جسم ( طبق نسبیت خاص ) جنبش ذرات بنیادی آن جسم است و مقدار آن از معادلهٔ معروف آلبرت اینشتین به دست می آید: E = m c 2 ( باید توجه کرد که این معادله تنها انرژی موجود ذرات را نشان می دهد و نه دیگر گونه های انرژی ( مانند جنبشی یا پتانسیل ). انرژی توانایی انجام کار است یعنی ما برای اینکه بتوانیم کارهای خود را انجام دهیم یا حتی حرکت کنیم به انرژی نیاز داریم.
اصل بقای انرژی در حدود سال ۱۸۵۰ پایه گذاری شد. منشأ این اصل همانگونه که در مکانیک بکار می رود توسط کار گالیله و آیزاک نیوتن فهمانیده شد. در واقع هنگامیکه کار به عنوان حاصلضرب نیرو و تغییر مکان تعریف می شود، این تعریف تقریباً به طور خود کار از قانون دوم حرکت نیوتن تبعیت می کند. چنین مفهومی تا سال ۱۸۲۶ یعنی زمانی که ریاضی دان معروف فرانسوی معرفی شد، وجود نداشت. لغت نیرو ( از نظر لاتین ) نه تنها از دیدگاه مفهوم آن توسط نیوتن در قوانین حرکتش توصیف شد، بلکه در کمیت هایی که اکنون به عنوان کار و انرژی سینتیک ( جنبشی ) و پتانسیل ( نهفته ) تعریف می شوند بکار می روند. این ابهام برای مدت زمانی توسعه هر اصل کلی را در مکانیک در ورای قوانین حرکت نیوتنی مسدود نموده بود.

ویکی واژه

نیرو، قدرت، توانایی انجام کار، کارمایه (فره)
energia
~ اتمی نوعی انرژی که در واکنش‌های هسته‌ای آزاد می‌شود، انرژی هسته‌ای.؛~ خورشیدی انرژی تابشی پرتوهای خورشید.؛~ پتانسیل انرژی که اجسام بر اثر قرار گرفتن در وضع خاصی دارا می‌شوند.؛~ مکانیکی انرژی حاصل از عملیات مکانیکی.؛~ الکتریکی انرژی مربوط به بارهای برقی و حرکت آن‌ها که بر حسب وات ساعت یا کیلووات ساعت اندازه گیری می‌شود.؛~ جنبشی انرژی موجود در جسم در حال حرکت، انرژی سینتیک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم