لغت نامه دهخدا
التذاذ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) مزه یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). لذت و مزه یافتن. ( غیاث اللغات ): بحاسه ذوق به انواع مطعوم و مشروب التذاذ میکند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
التذاذ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) مزه یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). لذت و مزه یافتن. ( غیاث اللغات ): بحاسه ذوق به انواع مطعوم و مشروب التذاذ میکند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
(اِ تِ ) [ ع. ] (مص ل. ) لذت بردن.
۱. لذت بردن، لذت یافتن.
۲. خوشمزه یافتن چیزی.
لذت بردن، لذت یافتن، خوشمزه یافتن چیزی
۱ - ( مصدر ) خوشی بردن لذت بردن بامزه یافتن. ۲ - ( اسم ) خوشگواری لذت. جمع: التذاذات.
لذت بردن.
💡 "شیوه ای که هادریانوسْ پسرک را در سفرهایش با خود میبُرد، وی را در هنگامهٔ مراسمات التذاذ روحانی، اخلاقی یا بدنی در کنار خود مینشاند، حول و حوش خود را با تصاویر وی محصور مینمود، [همگی] نشانگر شوقی وافر به حضور وی (آنتینوس) اند؛ نیازی رازآلود ــ ایمانی برای در کنار او بودن."
💡 پس اگر آن نعمت، امر دینی باشد، سبب آن غبطه، محبت خدا و محبت طاعت اوست و این امری است مستحسن و مرغوب و اگر امر دنیوی باشد که مباح باشد، سبب آن، محبت تنعم و التذاذ در دنیاست و این اگر چه حرام نباشد و لیکن شکی نیست که باعث پستی مرتبه، و بازماندن از مقامات بلند، و منازل ارجمند است.
💡 و عجب از کسانی که چنان پندارند که لذات منحصر است در لذات جسمیه، و غایت کمال انسان را در رسیدن به لذات «اکل» و «شرب» و «نکاح» و «جماع» و امثال این ها می دانند، و نهایت سعادت آن را در التذاذ به این لذات گمان می کنند.