کلپتره

لغت نامه دهخدا

کلپتره. [ ک َپ َ رَ / رِ ] ( اِ ) سخنان بیهوده و زبون و بی معنی راگویند. ( برهان ). به معنی حرفهای بیهوده آمده. ( آنندراج ). بی معنی و بیهوده. ( ناظم الاطباء ). سخن پراکنده و بی معنی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
او ترا کی گفت کاین کلپتره ها را جمع کن
تا ترا لازم شود چندین شکایت گستری.انوری ( از فرهنگ رشیدی ).مردکی بیند از این بیهده گو چاکرکی
مشتی کلپتره و بیهوده بهم درخاید.انوری ( دیوان چ نفیسی ص 400 )این دو کلپتره را جواب بس است
لیکن او را محل آن ننهند.مجیرالدین بیلقانی.چو گفتی و نیکو نماید سخن
به اصلاح کلپتره کوشش مکن.
نزاری قهستانی ( دستورنامه چ روسیه ص 54 ).
به صد تلبیس بر هم بست مشتی ژاژ و کلپتره.پوربها ( از فرهنگ رشیدی ).- کلپتره ای ؛ بیهوده. بی معنی. گتره ای. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلپتره گفتن شود. || نادرست. ( آنندراج ) ( غیاث ). || بوبک ربابیرا نیز می گفته اند. ( ؟ ) ( برهان ).

فرهنگ معین

(کَ پَ ر ) (اِ. ) سخنان بی معنی ، یاوه و بیهوده .

فرهنگ عمید

سخن بی معنی، یاوه و بیهوده: او تو را کی گفت که این کلپتره ها را جمع کن / تا تو را لازم شود چندین شکایت گستری؟ (انوری: ۴۵۴ )

فرهنگ فارسی

سخن بی معنی، یاوه وبیهوده
( اسم ) سخن بیهوده و بیمعنی : ( او ترا کی گفت کاین کلپتره ها را جمع کن تا ترا لازم شود چندین شکایت گستری ) . ( انوری )

ویکی واژه

سخنان بی معنی، یاوه و بیهوده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم