تحریض کردن

لغت نامه دهخدا

تحریض کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گرم کردن. تشویق کردن. راغب کردن کسی را برای کاری : یکدیگر را بر عرفان قدر و خانه کریم و کرم عمیم او تحریص و تحریض کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 226 ). رجوع به تحریض و تحریض دادن شود.

فرهنگ فارسی

گرم کردن تشویق کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت