کماشیر

لغت نامه دهخدا

کماشیر. [ ک ُ ] ( اِ ) صمغی باشد مانند جاوشیر و آن صمغ کرفس کوهی است ، بول را براند و حیض آورد و در مسهلات نیز بکار برند. ( برهان ) ( آنندراج ). صمغ کرفس کوهی که شبیه به جاوشیر است. ( ناظم الاطباء ). معرب آن قماشیر. ( حاشیه برهان چ معین ). کناشیر. گاو شیر. ( فرهنگ فارسی معین ). صمغ کرفس کوهی شبیه به جاوشیر و گویند اسم هندی جاوشیر است. ( تحفه حکیم مؤمن ). قماشیرو آن صمغی است که از هند آرند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : احوال او همچون جاوشیر است و این قوی تر است. ( ذخیره خوارزمشاهی ، یادداشت ایضاً ).

فرهنگ عمید

صمغ کرفس کوهی، صمغی زردرنگ با بوی تند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی