نغاک

لغت نامه دهخدا

نغاک. [ ن ِ ] ( ص ) ابله. نادان. حرام زاده را نیزگویند و به عربی ولدالحرام خوانند. ( برهان قاطع ). مصحف فغاک است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به فغاک شود.

فرهنگ معین

(نِ ) (ص . ) ۱ - نادان ، ابله . ۲ - حرامزاده .

ویکی واژه

نادان، ابله.
حرامزاده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ