ریمگین

لغت نامه دهخدا

ریمگین. ( ص مرکب ) چرک آلوده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ریمناک. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریمناک و ریم شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم