افنداک

لغت نامه دهخدا

( آفنداک ) آفنداک. [ ف َ ]( اِ ) آدفنداک. آزفنداک. نوشه. قوس قزح. انطلیسون. تیراژه. کمر رستم. کمردون. طوق بهار. سریر. آدینده.

فرهنگ عمید

( آفنداک ) = آزفنداک

فرهنگ فارسی

( آفنداک ) ( اسم ) قوس و قزح رنگین کمان.
قوس و قزح
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم