هلاک امدن

لغت نامه دهخدا

( هلاک آمدن ) هلاک آمدن. [ هََ م َ دَ ] ( مص مرکب ) هلاک شدن. کشته شدن. مردن :
بسی دیو از تو هلاک آمده ست
ز تو مر مرا سر به خاک آمده ست.فردوسی.رجوع به هلاک ، هلاک شدن ، هلاک گردیدن و هلاک گشتن شود.

فرهنگ فارسی

( هلاک آمدن ) هلاک شدن کشته شدن مردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم