علی منجم

لغت نامه دهخدا

علی منجم. [ ع َ ی ِ م ُ ن َج ْ ج ِ ] ( اِخ )ابن یحیی بن ابی منصور منجم. مکنی به ابوالحسن. وی راویه اشعار و اخبار بود و در غناء دستی توانا داشت. و مدتها ندیم متوکل و خلفای پس از او تا معتمد بود. تولدش در سال 201 هَ. ق. و وفاتش در سامره در سال 275 هَ. ق. اتفاق افتاد. او راست : 1- اخبار اسحاق بن ابراهیم. 2- الشعراء القدماء و الاسلامیین. 3- کتاب الطبیخ. ( از معجم المؤلفین ). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است : تاریخ دمشق ابن عساکر ج 1 ص 283. الوافی صفدی ج 12 ص 237. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 143. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 449. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 144. الاعلام زرکلی ج 5 ص 184.

فرهنگ فارسی

ابن یحیی بن ابی منصور منجم مکنی به ابوالحسن وی راویه اشعار و اخبار بود و در غنائ دستی توانا داشت و مدتها ندیم متوکل و خلفای پس از او تا معتمد بود تولدش در سال ۲٠۱ قمری و وفاتش در سامره در سال ۲۷۵ قمری اتفاق افتاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال عشق فال عشق فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان