انزوا جستن

لغت نامه دهخدا

انزوا جستن. [ اِ زِ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) گوشه نشینی اختیار کردن. ( ناظم الاطباء ). عزلت اختیار کردن. منزوی شدن. گوشه گرفتن. کناره گرفتن. معتزل شدن. ( از یادداشتهای لغت نامه ).

فرهنگ فارسی

گوشه نشینی اختیار کردن عزلت اختیار کردن . منزوی شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم