ابن قوال

لغت نامه دهخدا

ابن قوال. [ اِ ن ُ ق َوْ وا ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) مرد فصیح و نیکوسخن.

فرهنگ فارسی

مردی فصیح و نیکو سخن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش