بدعهد

لغت نامه دهخدا

بدعهد. [ ب َ ع َ ] ( ص مرکب ) دروغگو و پیمان شکن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بدعهدی و عهد شود.

فرهنگ عمید

پیمان شکن، بدپیمان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - پیمان شکن بد پیمان . ۲ - نمک بحرام .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم