بامب

لغت نامه دهخدا

بامب. ( اِ صوت ، اِ ) آوایی که از زدن دست گشاده بر سر کسی برآید. || در تداول عامه ، توسری و ضربتی که با کف دست بر سر کسی زنند. بامبه. بامبَچَه. زخمی که با کف دست برمیان سر کسی زنند. بام. ضربه که با کف گشاده بر میان سر زنند. ( یادداشت مؤلف ). تو سری با کف دست. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).
- دوبامبی ( در تداول عامه ) ؛ ضربه ای که با دو کف دست گشاده بهم متصل بر فرق سر زنند: فلان از شنیدن واقعه دو بامبی بر سر پسرم زد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) با دست زدن بر سر کسی بقوت بامب بام .
آوایی که از زدن دست گشاده بر سر کسی بر آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت