بام بالا

لغت نامه دهخدا

بام بالا. [ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بام ِ برتر. بام برین. || بامداد نخست. ذنب السرحان. ( مهذب الاسماء ). صبح کاذب. فجر کاذب. صبح نخستین.صبح نخست. ( یادداشت مؤلف ). دم گرگ. دنبال گرگ. صبح دروغین. سپیده نخست. دراز بدیدار و تیز و سر ببالاکه بدنبال گرگ از بهر درازی و باریکی و راستی تشبیه کرده اند و دیر نماند این صبح. ( از التفهیم بیرونی ).

فرهنگ فارسی

بام برین بامداد نخست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال ابجد فال ابجد فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت