کور اصلی

لغت نامه دهخدا

کور اصلی. [ رِ اَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کور مادرزاد. ( کلیات شمس چ بدیعالزمان فروزانفر ضمیمه ج 7 ص 405 ) :
هرکه او منکر شود خورشید را
کور اصلی را نباشد چاره ای.مولوی ( کلیات شمس ).

فرهنگ فارسی

کور مادر زاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای فال احساس فال احساس