وعده کردن. [ وَ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تعیین وقت برای اجرای امری کردن. قول دادن به کسی اجرای امری را. قول دادن. تعهد کردن : بر یخ بنویس چون کند وعده گفتار محال و قول خامش را.ناصرخسرو.یا وعده مکن که می فرستم یا وعده خویش را وفا کن.سعدی.
فرهنگ فارسی
(مصدر )- قول دادن بکسی برای اجرای امری را . ۲ - تعیین وقت برای اجرای امری کردن .