سپر گرفتن

لغت نامه دهخدا

سپر گرفتن. [ س ِ پ َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) دفاع کردن. مقاومت کردن :
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت صابری سپر گیرد.سعدی ( بدایع ).

فرهنگ فارسی

دفاع کردن مقاومت کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال شمع فال شمع فال قهوه فال قهوه فال مارگاریتا فال مارگاریتا