زبر زیر کردن

لغت نامه دهخدا

زبر زیر کردن. [ زَ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) واژگون ساختن بناء. ویران ساختن خانه. برهم زدن وضع و حالتی. باطل ساختن نقشه. از بین بردن آرامش یک زندگی. عالیهاسافلها کردن. پایین و بالا ساختن. زیر و زبر کردن.

فرهنگ فارسی

واژگون کردن بنا باطل ساختن نقشه از بین بردن آرامش یک زندگی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت