در بر کردن

لغت نامه دهخدا

در بر کردن. [ دَ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درپوشیدن. به بر کردن. لبس :
پارسا بین که خرقه دربرکرد
جامه کعبه را جل خر کرد.سعدی.

فرهنگ فارسی

در پوشیدن به بر کردن لبس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم