تل دم

لغت نامه دهخدا

تلدم. [ ت َ ل َدْ دُ ] ( ع مص ) کهنه شدن جامه و موزه و درپی خواه گردیدن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || درپی کردن جامه را و پاره زدن برموزه. لازم و متعدی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). وصله زدن جامه را. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

تل دم ( به عربی: تل دم ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه سنجار واقع شده است. تل دم ۹۴ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند