اهران

لغت نامه دهخدا

اهران. [ اَ ] ( اِ ) تیشه درودگری و تبر. ( ناظم الاطباء ). تیشه درودگری. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( هفت قلزم ) ( آنندراج ) :
بکاه ار کوه کندن دست دادی
نه اهران بایدی نه اوستادی.نزاری قهستانی ( از انجمن آرا ).

فرهنگ عمید

تیشۀ درودگری.

فرهنگ فارسی

تیشه درود گری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت