لغت نامه دهخدا ادراک کردن. [ اِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دریافتن. فهمیدن. درک کردن : چشم از آن حسن جهانگیر چه ادراک کنددر حبابی چه قدر جلوه کند دریائی.صائب.