نشت کردن

لغت نامه دهخدا

نشت کردن.[ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زهیدن : نشت کردن آب ، زهیدن آن. ( یادداشت مؤلف ). || منتشر شدن مایعی چون مرکب و جز آن بیش از حد لازم. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نم پس دادن تراویدن و بیرون زدن مایع از ظرف . ۲ - درز کردن خبر برملا شدن : این خبر دهان بدهان گشت و معلوم نگشت از کجا نشت کرد ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال چای فال چای