میدا

لغت نامه دهخدا

میدا. [ م َ ] ( ع اِ ) مقابل. ( از منتهی الارب ). برابر و مقابل ، گویند هذا میداه ؛ این مقابل آن است و هذا بمیداه ؛ این در مقابل آن است. ( از ناظم الاطباء ). || از برای. از بهر، گویند فعله میدا ذلک ؛ کرد آن کار را از بهر آن. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب از ماده م ی د ). میداء. ( منتهی الارب ، ماده م ی د ).

فرهنگ فارسی

مقابل برابر و مقابل از برای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چوب فال چوب فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی