معنی مرسین | لغت یاب

لغت نامه دهخدا

مرسین. [ م َ ] ( اِ ) مورد که گیاهی است. ریحان القبور. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به مورد شود.
مرسین. [ م ِ ] ( اِخ ) بندری است در ترکیه بر دریای مدیترانه با 68600 تن سکنه.راه آهن بغداد به ترکیه از نزدیکی این شهر می گذرد.

فرهنگ فارسی

شهر و بندری در ترکیه در کنار مدیترانه دارای ۱۵۲/٠٠٠ تن سکنه . راه آهن بغداد به ترکیه از نزدیکی این شهر میگذرد.
( اسم ) مورد .

فرهنگ اسم ها

اسم: مرسین (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: marsin) (فارسی: مَرسين) (انگلیسی: marsin)
معنی: درختی با برگ های همیشه سبز معطر، مورد

دانشنامه عمومی

مرسین ( به ترکی استانبولی: Mersin ) ( به کردی: Mêrsîn ) یکی از شهرهای ترکیه است. این شهر مرکز استان مرسین است.
زبان مردم این شهر بیشتر کردی کرمانجی است. اکثر جمعیت مرسین کرد هستند .
مرسین با شهر بوشهر در ایران خواهرخوانده است. مرسین در سال ۲۰۱۳ نیز میزبان بازی های مدیترانه ای بوده است.
اپرا و باله مرسین نیز چهارمین در نوع خود در ترکیه بعد از اپرای استانبول، آنکارا و ازمیر است. فستیوال بین المللی موسیقی مرسین نیز اکتبر هر سال در این شهر برگزار می شود.
مرسین (اسپانیا). مُرسین دهستانی در استان آستوریاس اسپانیا است.
در این دهستان ۳٬۰۹۴ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۵۰٫۰۵ کیلومتر مربع است.