چوچه
چوچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) بمعنی چوبه است. ( از جهانگیری ). چوبی باشد که بدان خمیر نان را تنک سازند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به چوبه شود. تیرک دیرک. || جوزه و چوزه. || قو. ( ناظم الاطباء ).
بمعنی چوبه است ٠ چوبی باشد که بدان خمیر نان را تنک سازند ٠