نوژان

لغت نامه دهخدا

نوژان. ( اِ ) رود با بانگ و سهم. ( لغت فرس اسدی ).رودخانه ای است با نهیب و شور بسیار. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). نام رودخانه است. ( انجمن آرا ) :
ما برفتیم و شده نوژان و کحلان پس ما
به شبی گفتی تو کش سلب از انقاس است.منجیک ( از لغت فرس ). || فریاد و صدا و بانگ سهمناک را نیز گویند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). بانگی بود به سهم. ( فرهنگ خطی ). بانگی باشدبه سهم و هیبت. ( فرهنگ خطی ). || ( نف ، ق )،غران ( رود، سیل ). ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نوژیدن شود :
ما برفتیم و شده نوژان کحلان پس ما
به شبی گفتی تو کش سلب از انقاس است.منجیک ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(اِ. ) نعره ، فریاد، بانگ بلند.

فرهنگ عمید

= فوژان

فرهنگ فارسی

رود با بانگ و سهم بود ٠ رودخانه ای است با نهیب و شور بسیار ٠ نام رودخانه است ٠ یا فریاد و صدا و بانگ سهمناک را نیز گویند ٠ بانگی بود بسهم ٠ بانگی باشد به سهم و هیبت ٠

فرهنگ اسم ها

اسم: نوژان (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: nužān) (فارسی: نوژان) (انگلیسی: nuzhan)
معنی: فریاد، صدا و بانگ بلند، غرّان ( رود و سیل )، نام رودخانه ای، رود ( رودخانه ی ) با بانک و سهم، غران ( رود و سیل )، درخت صنوبر و کاج

ویکی واژه

نعره، فریاد، بانگ بلند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال انبیا فال انبیا فال چوب فال چوب فال ابجد فال ابجد