غبار خاطر. [ غ ُ رِ طِ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غبار دل. مجازاً به معنی آزردگی خاطر : چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را غبار خاطری از رهگذار ما نرسد.حافظ.- غبار بر خاطر ماندن ؛ رنجیدگی و کدورت در خاطر یا دل ماندن : عاقبت از ما غبار ماندو زنهار تا ز تو بر خاطری غبار نماند.سعدی.و رجوع به غبار دل و غبار بر دل نهادن شود.