صبوره

لغت نامه دهخدا

( صبورة ) صبورة. [ ص َ رَ ] ( ع ص ) مرد بازداشته شده بر قتل. ( منتهی الارب ).
صبورة. [ ص َ رَ / رِ ] ( ص ) حیز و مخنث و پشت پای و پلید. ( برهان قاطع ) ( اوبهی ). مصحف صبوزه است رجوع به صبوزه شود. ( برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ عمید

۱. مصبور.
۲. مردی که به دلیل ارتکاب قتل، بازداشت شده.

فرهنگ فارسی

فحنث پلید بود

فرهنگ اسم ها

اسم: صبوره (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: sabure) (فارسی: صبوره) (انگلیسی: sabure)
معنی: صبور و شکیبا، ( صبور، ه ( نسبت ) )، منسوب به صبور

دانشنامه عمومی

صبورة ( به عربی: صبورة ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در شهرستان سلمیه واقع شده است.
صبورة ۷٬۱۴۱ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال شمع فال شمع فال سنجش فال سنجش