خوشحال

لغت نامه دهخدا

خوشحال. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) شاد. باسرور. بی غم. مقابل بدحال. با وقت خوش. || بشاش. کامران. بختیار. شادمان. نیک بخت. ( از ناظم الاطباء ). مسرور ( یادداشت مؤلف ) :
من بهر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم.مولوی.اندوه فایده نمیکند خوشحال می باید بود. ( انیس الطالبین ). || ( ق مرکب ) در حال شادمانی و سرور. ( ناظم الاطباء ). شادان. ( یادداشت مؤلف ) : به ذوق دریافت لقای شریف ایشان خوشحال میرفتم. ( انیس الطالبین ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - شاد، شادمان ، بشاش .۲ - کامران ،کامروا. ۳ - نیکبخت ، سعادتمند .

فرهنگ عمید

تندرست و در حالت نشاط و شادی، شاد، شادمان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شاد شادمان بشاش . ۲ - کامران کامروا . ۳ - نیکبخت سعادتمند .

دانشنامه عمومی

خوشحال (ترانه مارینا و دیاموندز). «خوشحال» ( به انگلیسی: Happy ) ترانه ای توسط خواننده و ترانه سرای بریتانیایی مارینا و دیاموندز از سومین آلبوم استودیویی او فروت است که در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۴ منتشر شد.
خوشحال (ترانه مایکل جکسون). «خوشحال» تک آهنگی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا مایکل جکسون است که در سال ۱۹۷۳ میلادی منتشر شد.
خوشحال (فیلم ۲۰۰۶). «خوشحال» ( انگلیسی: Happy ) فیلمی در ژانر کمدی رمانتیک و کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.
خوشحال (فیلم ۲۰۱۱). «خوشحال» ( انگلیسی: Happy ) فیلمی در ژانر مستند است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.

ویکی واژه

دارای وضع روانی خوب و سرشار از نشاط؛ شاد، مسرور. مقابل بدحال. خوشحال از دو کلمه خوش - حال شکل گرفته و حالت شادمانی فرد یا افراد است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم