سیچ

فرهنگ معین

(اِ. ) نظم و ترتیب .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ساز و سامان نظم و ترتیب : میداد چو نظم نامه را سیچ باقی نگذاشت به هر ما هیچ . ( امیر خسرو ) .

ویکی واژه

به زبان فارسی ریدن، از نام‌ها در گویش بهاری و از فحاشی‌های زنانه. سیچِم دَدَین آغزِنهَ. ریدم به دهن پدرت.
نظم و ترتیب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم